Detailed human skin structure with hair, medical illustration isolated on white

مولف : واحد تحقیق و توسعه شرکت سروش طراوت طبیعت

ساختار پوست و چگونگی عملکرد اجزای آن پوسـت در هـر شـخص، از ابتـدای جوانـی تاسـنین بالاتـر، بطـور مـداوم تغییـر مـی کنـد. کیفیـت پوسـت، نـه تنهـا بـه تاثیـرات خارجـی، بلکــه در ارتبــاط بــا وضعیــت عمومــی جســمی و روحــی هــر فــرد، مشــخص می شــود. پوســت بــدن جریــان ارگانیســم هــای بــدن را منعکــس می ســازد و خــود نیــز ارگانــی مســتقل بــا اعمــال بســیار پیچیــده اســت. بــرای شــناخت بهتــر ایــن اعمــال و اســتفاده از ایــن شــناخت ، در مراقبــت عملــی از پوســت خــود، بایســتی ســاختمان آن را بهتــر بشناســیم.

بـدن کلیـه جانـداران از واحـد هـای کوچکـی بنـام سـلول تشـکیل گردیـده اسـت و مـاده زمینـه ای هـر سـلول سیتوپالسـم نامیـده می شـود کـه توسـط غشـا پلاسـمائی یـا جـداره سـلول پوشـیده شـده اسـت. در داخـل سـلول هـا هسـته و سـایر ضمائـم سـلولی دیــده می شــود کــه بیشــتر نقــش تغذیــه ای ســلول را بــه عهــده دارنــد. در سـاختار سـلول هـا مـواد شـیمیائی مختلفـی نقـش داشـته کـه از جملـه آنهـا: آب و امـلاح معدنـی، پروتئیـن هـا ، چربـی هـا و کلسـترول، قنـد هـا، اسـید هـا ی آمینـه مـی باشـند کـه هـر یـک از خـواص ویـژه ای برخـوردار هسـتند.

تـوده هـای سـلولی بـا کار مشـترک و متحـد الشـکل، بافـت را تشـکیل مـی دهنـد و از اجتمـاع بافت هـای خـاص بـا هـدف معیـن، عضـو ایجـاد مـی شـود. اعضـا در ارتبـاط بـا هـم در موجـود زنـده یــا دســتگاه را پایــه ریــزی مــی نماینــد. در انســان ایــن سیسـتم هـا نقـش اساسـی را بـه عهـده مـی گیرنـد. آشنایی با ساختمان پوست و مخاط پوشـش بـدن شـامل پوسـت و مشـتقات مخصـوص آن از جملـه ناخـن، مـو و غـدد مختلـف پوسـت مـی باشـد.

پوسـت، بـدن را در مقابـل مـواد مضـر و تابـش هـا محافظـت کـرده و مانعـی بـرای جلوگیـری از تهاجـم میکروارگانیسـم هـا اسـت. پوسـت انسـان سـطحی بـه وسـعت 2/1-2/2 متـر مربـع را می پوشـاند و ضخامـت آن در قسـمت هـای مختلـف بـدن متفـاوت اسـت. نـازک تریـن قسـمت پوسـت در صـورت واقـع اسـت و از آنجایـی کـه وسـایل آرایشـی و بهداشـتی اغلـب در تمـاس بـا ایـن قسـمت هسـتند، لـذا تهیـه آنهـا بایـد از لطافـت و ظرافـت خاصـی برخـوردار باشـد. پوسـت شـامل دو بخش یکـی اپیـدرم و دیگـری در زیـر آن قـرار دارد و بنـام درم اسـت کـه از نـو ع بافـت همبنـد مترا کـم عروقـی مـی باشـد، ایـن دو بخش بـه یکدیگـر چسـبیده و پـرده ای تشـکیل مـیدهنـد کـه ضخامـت آن در قسـمتهای مختلـف بـدن بیـن نیـم تـا چهـار میلیمتـر و بیشـتر تغییـر مـی کنـد. در زیـر درم لایـه ای از بافـت همبنـد اسـت و آن را “فاسـیا یـا غـاف سـطحی” مـی گوینـد و ً جـزو پوسـت بـه حسـاب نمـی آیـد و وسـیله اتصـال درم بـه هیپـودرم اسـت. فاسـیای سـطحی باعـث حرکـت پوسـت روی اغلـب قسـمت هـای بـدن شـده و فقـط بـه طـور موضعـی در نقاطـی نظیـر کـف دسـت و پـا کـه درگیـری الیـاف بیـن ایـن دو لایـه زیـاد اسـت حـرکات آن محـدود گردیـده اسـت. سـطح آزاد پوسـت دارای برجسـتگی هـای فراوانـی بـوده کـه بـا چشـم غیـر مسـلح قابـل رویـت اسـت. ایـن برجسـتگی هـا در جهـات مختلـف کشـیده شـده و در کـف دسـت و پـا کامـلا واضـح هسـتند. برجسـتگی هـای فـوق کـه بـه اشـکال قوسـی، حلقـوی و کمانـی دیــده مــی شــوند، بیشــتر بــه عوامــل ارثــی مربــوط بــوده و طــر ح آنهــا بــا برجســتگی هــای موجــود در ســطح درم مطابقــت می نمایــد .

اپیدرم یا رو پوست EPIDERMIS

اپیـدرم یـا روپوسـت یـک اپـی تلیـوم سنگفرشـی مطبـق بـوده، ضخامـت آن پنـج صـدم تـا یـک و نیـم میلـی متـر اسـت. نازکتریـن قسـمت آن در پشـت پلـک چشـم و ضخیـم تریـن آن در کـف دسـت و پـا دیـده می شـود کـه آن را مـی تـوان بـه تمـاس هـای مکـرر بـا سـطوح مختلـف و نقـش عوامـل سـاینده محیطـی نسـبت داد. اپیـدرم بیشـتراز دونـو ع سـلول بـا دو منــــشاء مختلف تشـکیل شـده اسـت. قسـمت اعظم اپی تلیــــــوم کراتینوسـیت ها هسـتند که در روند بلو غ دچار پدیده شـاخی شــــــدن (KERATINIZATION) گردیـده و منجـر بـه تشـکیل سـلول هـای مـرده لایـه هـای سـطحی پوسـت مـی شـوند. جـزء دیگـر اپیـدرم ملانوسـیت هـا هسـتند کـه سـازنده ملانیـن بـوده و شـاخی نمـی شـوند. سـلول هـای شـاخی شـده دائمـا در سطح پوسـت از بیـن رفتـه امـا سـلول هـای لایـه هـای عمقـی اپیـدرم تکثیـر مـی یابنـد و جانشـین سـلول هـای فـوق مـی گردنـد. سـلول هـای جدیـد در حالـی کـه از عمـق بـه سـطح مـیآینـد کراتیـن مـی سـازند. کراتیـن عاقبـت تمـام سـیتو پلاسـم سـلول را فـرا گرفتـه و سـلول مـی میـرد و بالاخـره از سـطح پوسـت جـدا مـی شـود. بنابـر ایـن لایـه لایـه بـودن اپیـدرم بـه مراحـل مختلـف پدیـده دینامیـک تکثیـر و بلـو غ سـلول هـا مربـوط اسـت و بلـو غ سـلولی یـا پدیـده تمایـز را مـی تـوان بـه تبدیـل سـلول هـا بـه یکدیگـر از لایـه بـازال بـه بـالا در جهـت تکامـل و شـاخی شـدن اطـلاق نمـود کـه در انتهـای تکامـل، مـرگ سـلولی و لایـه ریـزش کننـده یـا پوسـته ریـزی کننـده اسـت. سـطحی کـه مـا بـه عنـوان پوشـش خارجـی بـدن مـی بینیـم و در اصطـلاح عمومـی بـه آن پوسـت گفتـه مـی شـود، تنهـا یـک بخـش کوچـک از قشـر فوقانـی ایـن لایـه اسـت کـه خارجـی تریـن قسـمت پوسـت بـوده و بـه نـام قشـر شـاخی (طبقـه شـاخی) نامیـده مـی شـود. سـلول هـای ایـن لایـه کراتینوسـیت نـام داشـته کـه در سـطح بـه آنها سـلول های شـاخی شـده یـا کورنئوسـیت اطلاق مـی گردد. ایـن سـلول هـا در سـطح توسـط چربـی پوسـت از جملـه سـرامیدها و سـربروزیدها و اسـفنگولیپیدها بـه هـم چسـبیده انـد. روپوسـت فاقـد هـر گونـه عـروق خونـی بـوده و مـواد غذائـی و ا کسـیژن مـورد نیـاز ایـن سـلول هـا از عـروق خونـی میـان پوسـت اسـت، کـه از لابلای سـلول هـا تـراوش شـده و بـه سـوی ایـن سـلول هـا منتشـر مـیگـردد. در سـطوح سـلولی قشـر فوقانـی، فعالیـت شـدید حمـل و نقـل برقـرار اسـت. تقسـیم سـاده سـلولی در لایـه زاینـده، از بیـن رفتـن دائمـی سلول در قشـر شـاخی را جبـران مـی کنـد ودر ایـن لایـه دائمـا سـلول هـای جدیـدی هـا بوجـود مـی آینـد کـه بـه طـرف بـالا رانـده شـده و در طـی ایـن مسـیر بـه طـرف سـطح خارجـی حرکـت مـی کننـد و بالاخـره، در سـطح خارجـی از پوسـت جـدا می شـوند. (روزانـه حـدود 14-6 گـرم مـواد سـلولی، ایـن مسـیر را طـی مـیکننـد) بـا بـالا رفتـن سـن، تولیـد سـلول هـای جدیـد در لایـه زاینـده کـم مـیشـود و هرچـه ایـن نوسـازی کندتـر انجـام شـود، پیـر شـدن پوسـت آشـکارتر مـی گـردد.

سلول های اپیدرم

کراتینوسیت:

کراتینوسیت اصلـی تریـن سـلول موجـود در اپیـدرم مـی باشـد کـه بافـت اصلـی آن را تشـکیل مـی دهـد و وظیفـه اصلـی آن سـاختن مـاده کراتیـن و محافظـت از بافـت زیریـن اسـت

کورنئوسیت ها:

سـلول هـای شـاخی هسـتند کـه در کورنئـوم اسـتراتوم یـا لایه شـاخی از مـرگ سـلول هـای کراتیـن سـاز (کراتینوسـیت هـا) حاصـل مـی شـوند.

ملانوسیت ها:

این سلول ها در لایه بازال اپیدرم بوده و وظیفه اصلی آنها ساختن ملانوزوم ها یا جسمک های حاوی ملانین است . بـه ازای هـر 10-4 کراتینوسـیت یـک سـلول رنـگ سـاز در اپیـدرم وجـود دارد. ایـن سـلول هـا درسـت بالای غشـاء پایـه و لابلای سـلول هـای لایه زایـا قـرار داشـته و اسـتطالـه هـای خـود را مابیـن تمـام کراتینوسـیت هـا تـا طبقـه خـاردار گسـتردهانـد و از ایـن طریـق رنگدانـه هـای سـاخته شـده توسـط آنهـا بـه همـراه آنزیـم تیروزینـاز کـه در تولیـد رنگدانـه نقــش دارد را مابیــن و داخــل ســلول هــای اصلــی روپوســت منتشـر مـینماینـد.

ملانیـن از تغییـر تیروزیـن تحـت تاثیـر آنزیـم تیروزینـاز بوجـود مـی آیـد. بطور کلی دو نوع متفاوت از آنها در پوست دیده می شود:

رنگدانـه یوملانیـن کـه سـیاه تـر بـوده و حالـت قهـوه ای تیــره بــه پوســت مــی بخشــد. افــراد حــاوی ایــن رنگدانــه توانائـی بیشـتری بـرای برنـزه شـدن در برابـر آفتـاب را دارند

 رنگدانــه دیگــر فئــو ملانیــن اســت کــه روشــنتــر بــوده و رنـگ هـای قرمـز تـا نارنجـی را در پوسـت ایجـاد مـینمایـد .

ســر نوشــت رنگدانــه در اپیــدرم بــه خوبــی روشــن نیســت امـا بـه نظـر مـی آیـد بـا حرکـت سـلول هـا بـه طـرف سـطح پوســت دانــه هــای ملانیــن (مالنــوزوم) شکســته شــده بــه شـکل غبـاری در مـی آینـد کـه در طبقـه شـاخی دیگـر ماهیـت قابـل تشـخیصی ندارنـد و در انتهـا نیـز بـا فلـس هـای اپیـدرم از پوسـت جـدا مـی شـوند . تعـداد ایـن سـلول هـای بـزرگ در تمـام افـراد یکسـان اسـت و آنچـه سـبب تفـاوت رنـگ پوسـت افـراد می شـود بـه مقـدار فعالیـت سـلول هـای ملانوسیت ، نـو ع رنگدانـه سـاخته شـده، انـدازه دانـه هـای حـاوی ملانیـن (میـزان رنگدانـه تولیـد شـده) و تعـداد ایـن جسـمک هـا است کـه وابسـتگی کاملـی بـه خصوصیـات ژنتیکـی هـر فـرد دارد.

مثلا یـک شـخص سـیاه یـا قهـوه ای تیـره دارای مقـدار بیشـتری رنگدانـه در اپیـدرم خـود اسـت، رنگدانـه هـا از نـو ع یـو ملانیـن بـوده کـه مسـئول ایجـاد رنـگ قهـوه ای تـا سـیاه هسـتند. ایـن رنگدانـه هـا در تمامـی لایه هـای اپیـدرم پخـش گردیـده انـد ، مالنـوزوم هـا بزرگتـر و حـاوی مقـدار بیشـتری از رنگدانـه مـی باشـند، فعالیـت سـلول هـای مولـد رنگدانـه بیشـتر بـوده ، در صورتـی کـه فقـدان ملانیـن در سـفید پوسـتان بـه نحـوی اسـت کـه گاه رگ هـای خونـی آنهـا پدیـدار اسـت. ایـن افـراد بیشـتر پوسـتی خیلـی سـفید، روشـن و کک و مکـی دارنـد و موهایشـان قرمـز اسـت. پوسـت ایـن افـراد بـه راحتـی برنـزه نمـی شـود و بیشـترین رنگدانـه ای کـه در آنهـا تولیـد مـی شـود از نـو ع فئـوملانیـن بـوده کـه فقـط در لایـه هـای عمقـی پخـش گردیـده انـد.

رنـگ پوسـت بـا نـژاد، هـوا، فصـل و نحـوه زندگـی متغیـر اسـت. ملانیـن پوسـت را در برابـر اثـرات مخـرب آفتـاب حفاظـت مـینمایـد، بـه همیـن دلیـل تابـش آفتـاب سـبب افزایـش فعالیـت آنزیـم تیروزینـاز شـده و در نتیجـه تولیـد ملانیـن و توزیـع آن از طریـق اسـتطاله هـای سـلولی افزایـش مـی یابـد. پیگمـان هـا در اپیـدرم رسـوب مـی نماینـد و در نهایـت باعـث تیـره شـدن رنـگ آن مـی شـوند. ایـن امـر بـه مـرور زمـان ایجـاد لـک هـای قهـوه ای و کک و مـک در پوسـت مـی نمایـد. قابـل ذکـر اسـت کـه بـا قطـع تحریـک آفتـاب، بـه مـرور زمـان ملانیـن هـای اضافـی ناپدیـد خواهنـد شـد و لـک هـای پوسـتی از بیـن خواهنـد رفـت. همیـن امـر دلیـل بـر نیـاز بـه اسـتفاده مرتـب از ضـد آفتـاب هـا مـی باشـد.  

نقش ملانین در مقابل نور آفتاب بر اساس سه مکانیسم است :

1 ) پرتو های دریافتی را پرا کنده میکند

 2 ) نـور مرئـی را جـذب کـرده کـه از انـرژی آن در تشـکیل پیـش سـازهای ملانیـن اسـتفاده مـی شـود. (ا کسـید کـردن) و بقیـه انـرژی بصـورت گرمـا آزاد مـی شـود. ملانیـن ا کسـید شـده در بیـن لایـه هـای مختلـف پرا کنـده شـده و باعـث برنـزه شـدن یـا شـکلاتی شـدن مـی شـود

3 ) با جلوگیری از تشکیل رادیکال های آزاد بخصوص توسط یوملانین از سلول ها محافظت می نماید

4 ) گفتـه مـی شـود کـه ملانوسـیت هـا توانائـی تبدیـل اشـعه مـاوراء بنفـش را بـه مـادون قرمـز دارنـد یعنـی انـرژی تابشـی نـور خورشـید را تبدیـل بـه انـرژی حرارتـی مـی نماینـد کـه آن را میتـوان بـا اثـرات مـورد دوم همسـان دانسـت

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید